ظهور روانگردانها و خلاقیت در طول موج ضد فرهنگ در دهه ۱۹۶۰-۱۹۷۰ به اوج خود رسید. موسیقیدانان و هنرمندان تجربیات سفر با روانگردان را برای باز کردن بینشهای خلاقانه ستایش کردند.
برخی از تأثیرگذارترین آثار هنری – از جمله جیمی هندریکس، بیتلز، یایو کوساما، وس ویلسون، و تعداد بیشماری دیگر. مستقیماً از مواد روانگردان الهام گرفته شده بودند.
امروزه، استفاده مجدد از روانگردانها در سیلیکون ولی باب شده است. بسیاری از کارآفرینان روانگردانی مانند LSD و قارچ سیلوسایبین برای تسهیل بهرهوری، تمرکز بیشتر و پیشرفت خلاقانه استفاده میکنند.
اگر خلاقیت به عنوان تولید کننده ایدههای منحصر به فرد شناخته شود، روانگردانها ممکن است به روشهای شگفتانگیزی به حمایت از فرآیند خلاقیت کمک کنند. در این مقاله به طور مفصل ابعاد خلاقیت و سایکودلیک ها را بررسی میکنیم. با ما همراه باشید…
چگونه روانگردانها خلاقیت را تقویت میکنند؟
ارتباط بین افزایش آنتروپی (وضعیت آشوب) در مغز و تأثیر گذاری بر ظرفیت تفکر واگرا و تقویت خلاقیت افراد، توسط دکتر رابرت کارهارت هریس در چارچوب نظریه مغز آنتروپیک مطرح شده است.
آنتروپی اصطلاحی است که از زمینه ترمودینامیک گرفته شده و برای اندازهگیری حالتهای بینظم و عدم پیشبینیپذیر مورد استفاده قرار میگیرد. تأثیر برخی از ترکیبات روانگردان بر فعالیت شبکه حالت پیشفرض مغز (DMN)، منجر به سرکوب آن و ایجاد حالت آنتروپیک با سطوح بالاتر میشود.
در این حالت آنتروپی، افراد به احساسات خود بیشتر آگاه میشوند، سطوح بیشتری از همدلی را تجربه میکنند و احساسات ذهنی بیشتری نسبت به بینش و تفکر واگرا دارند. این وضعیت ممکن است توجیه کننده باشد که چرا کاربران روانگردان به نسبت بیشتری به پیشرفتهای خلاقانه واکنش نشان میدهند.
شبکه پیشفرض مغز DMN و خلاقیت
DMN یک شبکه مغزی در مقیاس بزرگ است که شامل قشر پیش پیشانی، قشر سینگولیت خلفی، لوب جداری تحتانی، لوب تمپورال، هیپوکامپ و پراکونئوس است.
شبکه حالت پیش فرض مسئول تفکر انتزاعی، رویاپردازی، نشخوار فکری، پیش بینی آینده و درون نگری است. برخی آن را به عنوان “خانه نفس” یا “صدایی در سر شما” هم توصیف میکنند.
به این ترتیب، DMN ضمیر خودآگاه را کنترل میکند و ممکن است برخی از نویزهای پس زمینه ناخودآگاه را به خاطر کارایی محدود کند. تصور میشود که انجام این کار فعالیت سایر شبکههای مغزی در مقیاس بزرگ را برای حفظ نظم و حفظ انرژی محدود میکند.
شما میتوانید DMN را به عنوان یک دریچه کاهنده در نظر بگیرید که کنترل فشار سیناپسهای شلیک در مغز را برای کاهش حواس پرتی تنظیم میکند. هنگامی که DMN مهار میشود، اطلاعات میتواند آزادانه از قسمتهای مختلف مغز جریان یابد.
اگر خلاقیت مربوط به پیوندهای ارتباطی است، روانگردانهایی مانند LSD، سیلوسایبین، DMT و مسکالین ممکن است با سرکوب کنترل DMN خلاقیت را افزایش دهند تا امکان برقراری ارتباط بیشتر فراهم شود.
این نظریه وجود دارد که در یک حالت روانگردان، میتوانیم ایدههای جدیدی را شکل دهیم که معمولاً به دلیل جریان آزاد اطلاعاتی که میتواند تواناییهای حل مسئله خلاق را افزایش دهد، ایجاد نمیکنیم.
وقتی صحبت از نحوه حل مشکلات انسانها میشود، محققان دو نوع خلاقیت آگاهانه را بررسی میکنند: تفکر همگرا و تفکر واگرا.
تفکر همگرا در مقابل تفکر واگرا
تفکر همگرا به توانایی اشاره دارد که یک راه حل بهینه و یکپارچه برای یک مسئله را ایجاد میکند، در حالی که تفکر واگرا به تولید راهحلهای متنوع با نتایج متعدد اشاره دارد. این نوع تفکر معمولاً در مدارس، با استفاده از آزمونهای استاندارد که در آن تنها یک پاسخ صحیح وجود دارد، ارزیابی میشود.
تفکر واگرا انرژی زیادی را مصرف میکند، زیرا برای تولید راهحلهای متعدد به مهارتها و تجربههای گوناگون نیاز دارد و کارایی کمتری دارد. محققان فرض میکنند که زمانی که شبکه حالت پیشفرض مغز (DMN) به طور موقت با داروهای روانگردان مهار میشود، مغز میتواند در حالت جریان آزاد با هم ارتباط برقرار کند تا ایدههای خلاقانهتر و خارج از محدودیت تولید شوند.
حتی زمانی که اثرات روانگردان به پایان میرسند، ایدههای تولید شده در این حالت ممکن است زمانی که DMN دوباره کنترل را به دست میگیرد، باقی بمانند. به این ترتیب، داروهای روانگردان میتوانند تأثیرات ماندگاری بر خلاقیت و توانایی حل مسئله داشته باشند.
نحوه استفاده از روانگردان برای افزایش خلاقیت
دکتر جیمز فادیمن، محقق برجسته روانگردان که بیشتر به دلیل بررسی فواید روانگردانها شناخته شده است. مطالب زیادی درمورد ایمنی و بهینهسازی استفاده از مواد روانگردان برای تسهیل حالتهای ذهنی خلاق نوشته است.
در سال ۱۹۶۶، فادیمن یافتههای خود را از مطالعهای به نام «رواندلها در آزمایش حل مسئله» منتشر کرد که تأثیر الاسدی و مسکالین را بر تفکر و خلاق بررسی میکرد.
مشاهدات نشان داد تجربیات روانگردان هم از فرضیه او حمایت میکند و هم در تضاد با این فرضیه است که این ترکیبات میتوانند عملکرد را در حالی که تحت تأثیر قرار دارند، افزایش دهند. با این حال، هفتهها پس از تجربیات روانگردان، ۲۷ شرکتکننده مرد عملکرد بهتر، کاهش علائم اضطراب و افسردگی و افزایش همدلی را گزارش کردند.
تا به امروز، آن مطالعه به عنوان ستونی از تحقیقات در مورد مزایای داروهای توهمزا در نظر گرفته میشود.
بیایید برخی از روشهایی را که از روانگردانها برای تقویت تفکر خلاق استفاده میشود، بحث کنیم.
۱. میکرودوزینگ روانگردان برای خلاقیت
میکرودوزینگ تکنیکی است که شامل مصرف دوزهای بسیار سبک (۱۰ تا ۲۰ درصد از دوز تفریحی) مواد روانگردان برای افزایش تمرکز، خلق و خو و فرآیند خلاقانه است.
میکرودوزها ادراکی هستند، به این معنی که شما وارد حالت روانگردان نمیشوید؛ حتی ممکن است فراموش کنید که اصلا آنها را مصرف کردهاید. اثرات میکرودوز بسیار ظریف و ممکن است به چندین روز یا چند هفته استفاده نیاز داشته باشد تا اینکه شما شروع به بهبودی کنید.
هیچ رویکرد یکسانی برای میکرودوزینگ وجود ندارد. با این حال، دکتر جیمز فادیمانیس آزمایشهای شخصی خود را با میکرودوزینگ The Psychedelics Explorer’s Guide نوشت و توصیههای زیر را ارائه کرد:
۱. میکرودوز چهار روزه: ۱ روز استفاده و ۳ روز عدم استفاده
۲. صبح ها روانگردان را مصرف کنید و به برنامه معمول روزانه خود پایبند باشید.
این امر زمانی بهترین نتیجه را دارد که با سایر تغییرات سبک زندگی که فرآیند خلاقیت را تسهیل میکنند، مانند مدیتیشن، یادداشت روزانه و ورزش ترکیب شود.
بیشتر شواهد میکرودوزینگ از گزارشهای حکایتی و مطالعات مبتنی بر نظرسنجی میآید. با این حال، تحقیقات بالینی در حال حاضر در این زمینه در حال انجام است.
۲. ماکرودوزینگ روانگردان برای تفکر بهتر و خلاقیت بیشتر
ماکرودوز شامل مصرف دوزی است که منجر به یک تجربه روانگردان کامل میشود. این بهترین حالت برای زمانی است که به یک ایده بزرگ نیاز دارید یا در مشکل خاصی گیر کردهاید.
یک مطالعه اخیر بر روی شرکت کنندگانی که در یک نشست سیلوسایبین شرکت کردند، یک دوز ماکرو قارچ سیلوسایبین را مصرف کردند. سپس از شرکتکنندهها خواسته شد تا مجموعهای از آزمونها را برای بررسی تفکر و همدلی همگرا و واگرا تکمیل کنند. محققان دریافتند که سیلوسایبین تفکر واگرا و همدلی عاطفی را صبح بعد از تجربه تقویت کرد و تا هفت روز پس از آن ادامه داشت.
گزارشهای حکایتی زیادی وجود دارد که نشان میدهد تجربیات روانگردان کمک میکند تا فرد از الگوهای فکری قدیمی جدا شود تا ایدهها و استراتژیهای رفتاری جدیدی ایجاد شود که مدتها پس از مصرف داروی روانگردان باقی میمانند.
داروهای روانگردان ماکرودوز را نباید دست کم گرفت.
توهمزاهای رایج مانند قارچ سیلوسایبین و ال اس دی احساسات را تقویت میکنند و حس صدا، لامسه و بینایی فرد را تغییر میدهند، بنابراین کاربر باید قبل از یک تجربه روانگردان ۶ تا ۱۲ ساعته به اندازه کافی آماده شود.
تنظیمات فضا و مکان (محیط داخلی و خارجی)، آموزش قبلی، و دوز میتواند یک تجربه روانگردان خوب را ایجاد کند یا آن را از بین ببرد. در حالی که روانگردانها میتوانند فواید معنوی و فکری عمیقی داشته باشند، استفاده نادرست از آنها هم میتواند خطر ابتلا به روان پریشی و سایر اختلالات خلقی را افزایش دهد.
میکرودوزینگ کدام روانگردان برای خلاقیت بهتر عمل میکند؟
داروهای روانگردان دستهای از مواد توهمزا هستند که اثرات اولیه آنها به گیرندههای سروتونین ۲A در مغز متصل میشود تا حالتهای تغییر یافته هوشیاری را ایجاد کند.
بهترین روانگردانها برای تفکر خلاق، توهمزاهای کلاسیک مانند ال اس دی، سیلوسایبین، دی ام تی و مسکالین است.
۱. قارچ جادویی برای خلاقیت
مجیک ماشروم رایجترین ترکیب برای تولید تجربیات روانگردان هستند زیرا نسبتاً دسترسی راحتتری دارند، استفاده از آنها آسان است و تحقیقات زیادی در مورد فواید و ایمنی آنها وجود دارد.
سیلوسایبین و سیلوسین دو آلکالوئید روانگردان هستند که با گیرندههای سروتونین ۵-HT2A در قشر جلوی مغز که ادراک، خلق و خو و حافظه را کنترل میکند، تعامل دارند.
نشان داده شده است که قارچهای جادویی فعالیت شبکه حالت پیشفرض را کاهش میدهند و به طور همزمان فعالیت سایر عملکردهای مغز را افزایش میدهند و منجر به افزایش خلاقیت در حل مسئله میشوند.
دوزهای بالاتر سیلوسایبین (بیش از ۳ گرم) برای القای تجربیات روانگردان قدرتمند و تنظیم مجدد DMN استفاده میشود. همچنین یک ترکیب محبوب برای مصرف میکرودز (تا ۰.۲ گرم) برای حمایت از تمرکز، تمرکز و خلاقیت است.
۲. ال اس دی برای خلاقیت
ال اس دی یا دی اتیل آمید اسید لیسرژیک یک روانگردان نیمه مصنوعی است که اولین بار توسط شیمیدان سوئیسی آلبرت هافمن کشف شد. اثرات بسیار مشابهی مانند سیلوسایبین و سیلوسین در مغز دارد زیرا باعث فعال شدن گیرنده سروتونین ۵HT2A میشود.
سایر آنالوگهای LSD عبارتند از LSZ، ETH-LAD، PRO-LAD، ALD-52، ۱P-LSD که تقریباً به همین شکل عمل میکنند.
در کنار قارچ جادویی، LSD برای میکرودوزینگ برای افزایش خلق و خو، تمرکز و خلاقیت محبوب است.
یکی از معروفترین نمونههای تاثیر الاسدی بر هنر را میتوان در تغییر موسیقی بیتلز در آلبومهایشان Revolver و Sgt تجربه کرد. Pepper – که در دهه ۱۹۶۰ پس از آزمایش جان لنون و جورج هریسون با LSD منتشر شد. این آلبوم ها از The Psychedelic Experience: A Manual Based on the Tabet Book of the Dead، نوشته تیموتی لیری، رالف متزنر و ریچارد آلپرت الهام گرفته شدهاند. گفته میشود این تغییر در صدا نشان دهنده احساس LSD است.
در دوزهای استاندارد، تحقیقات جدید نشان میدهد که LSD همچنین ممکن است با کاهش برخی فعالیتها در شبکه حالت پیشفرض و افزایش ارتباطات بیش از حد در مناطق مغز، «احساس خود» را بازنشانی کند، که امکان تفکر متفاوتتر را فراهم میکند.
۳. مسکالین برای خلاقیت
مسکالین یک روانگردان طبیعی است که از چندین گونه کاکتوس آمریکای شمالی برداشت میشود. به طور سنتی، بومیان آمریکایی در ایالات متحده و مکزیک از آن به عنوان یک آیین مقدس و حق عبور استفاده میکنند.
توهمات روانگردان ناشی از مسکالین بر یک سبک هنری در فرهنگ هویچول مکزیک غربی-مرکزی تأثیر گذاشته است که رنگهای زنده و نقوش تماس با ارواح نیاکان را به تصویر میکشد.
آلدوس هاکسلی، نویسنده و روانشناس مشهور، با انتشار کتاب زندگینامهای خود به نام Doors of Perception که تجربیات روانگردان خود را تحت تأثیر مسکالین منتشر کرد، و با این کار توانست مسکالین را وارد جریان اصلی روانگردانها کند.
اثرات روانگردان اصلی مسکالین ناشی از توانایی آن در فعال کردن گیرنده ۵-HT2A است، که همان مکانیزمی است که LSD، سیلوسایبین و DMT برای القای اثرات خود استفاده میکنند.
۴. DMT برای خلاقیت
DMT یا دی متیل تریپتامین یک روانگردان طبیعی است، ملقب به مولکول روح و به دلیل تجربیات روانگردان عمیق آن است که باعث ایجاد حالات شدید رویایی از آگاهی میشود. همچنین اعتقاد بر این است که این ترکیب در تنظیم مجدد DMN و انحلال ego نقش دارد.
DMT به طور سنتی در جنگلهای بارانی آمازون به عنوان یک آیین شفابخش و معنوی به شکل ayahuasca یک دم کرده سنتی حاوی DMT از دو یا چند گونه گیاهی جنگلهای بارانی انجام میشود.
یک موتیف رایج در میان افرادی که تحت تأثیر DMT هستند، تعامل با موجودات غیرانسانی یا الفهای DMT است که پیشنهاد شده است هنگام سفر به قلمرو DMT، تأمینکننده اطلاعات باشند.
۵. Oneirogens برای خلاقیت
اونیروژنها موادی هستند که حالات رویایی را تشدید میکنند.
کلمه oneirogen از کلمه یونانی óneiros به معنی “رویا” و gen به معنی “خلق” گرفته شده است. این ترکیبات در هنگام بیدار بودن روی کاربر تأثیر چندانی ندارند، اما تأثیر آنها در رویاهای واضح و شدید آشکار میشود.
گیاهان تقویتکننده رویا، از جمله مریم گلی (Salvia divinorum)، گل نیلوفر آبی مصری باستان (Nymphaea caerulea) و گیاه رویایی آفریقایی (Entada rheedii)، در شیوههای باستانی بهعنوان شکلی از پیشگویی استفاده میشدهاند.
روانشناس مشهور دکتر کارل یونگ تاکید کرده است که رویاها تلاش روان برای برقراری ارتباط با ذهن آگاه و منطقی است.
به عقیده یونگ، ضمیر ناخودآگاه چشمهای از ایدههای خلاقانه است که برای حل مشکلات خارج از قلمرو تفکر خودآگاه ما به کار گرفته میشود.
فرآیند خلاقیت ۱۰۱
دههها تحقیق در مورد فرآیند خلاقیت به ما نشان داده است که اندازهگیری و تعریف خلاقیت بسیار پیچیده است.
خلاقیت بسته به هر فرد در اشکال مختلف ظاهر میشود. ما میدانیم که تفکر خلاق در یک ناحیه از مغز اتفاق نمیافتد – مانند افسانه چپ و راست مغز.
در عوض، خلاقیت از کل مغز برای ایجاد ارتباط بر اساس تجربیات، احساسات و افکار استفاده میکند. با این حال، به نظر میرسد یک نظم مشترک برای تجلی خلاقیت از ایده پردازی تا اجرا وجود دارد.
گراهام ویلز، سوسیالیست و روانشناس انگلیسی، اولین کسی بود که نظریهای را در مورد فرآیند خلاقیت ارائه کرد که در کتاب خود، هنر تفکر (۱۹۶۲) بر اساس مشاهدات خود از انواع مختلف خلاقیت در کار ارائه شد.
به گفته والز، چهار مرحله برای فرآیند خلاق وجود دارد: آمادهسازی، دوره نهفتگی یا جوجهکشی، روشنایی و ادغام.
مرحله ۱: آماده سازی
آماده سازی یا گاهی اشباع شدن مرحلهای است که فرد اطلاعات و الهام را جمع آوری میکند.
برخلاف برخی باورها مبنی بر اینکه بینشهای خلاقانه واقعی از هوا بیرون میآیند، مفاهیم خلاقانه بهعنوان راهحلهایی برای مشکلی که از قبل وجود دارد به وجود میآیند. این مرحلهای است که در آن فرد خلاق تجربیات جدید را به دست میآورد و تحقیقاتی را برای آمادگی پیدا کردن برای تولید ایده انجام میدهد.
مرحله ۲: دوره نهفتگی یا جوجهکشی
پس از مدتی کار بر روی یک پروژه خلاق، ایده خوبی است که یک قدم به عقب بردارید تا به ذهن خود اجازه دهید سرگردان شود، استراحت کند و فرآیند تفکر ناخودآگاه را پرورش دهد.
ضمیر ناخودآگاه این تجربیات، دانش، احساسات و ایدههای جدید را میگیرد و آنها را به روشهای مختلف ترکیب میکند تا راه حلهای منحصر به فردی پیدا کند. این همان جایی است که داروهای روانگردان و مهار DMN ممکن است به شما کمک کند به روشهای متفاوتتری فکر کنید.
مرحله ۳: روشنایی
مرحله روشنایی لحظه روشن شدن لامپ است. و زمانی اتفاق میافتد که ناخودآگاه تکههای کافی برای شکل دادن به یک ایده جدید را جمع آوری کرده باشید تا یک راهکار منسجم برسید.
مرحله ۴: ادغام
در مرحله چهارم، با استفاده از تفکر انتقادی و مهارتهای ارزیابی، شروع به ساختن ایده جدید خود خواهید کرد تا آزمایش کنید که آیا این ایده جدید ارزش دنبال کردن دارد یا خیر.
در این مرحله، نویسنده ممکن است پیش نویسی تهیه کند یا ممکن است کار را مچاله کرده و از صفر شروع کند. با این حال، اگر انتظارات را برآورده کند،نویسنده در صورت نیاز صیقل داده و تکرار میکند یا در جهت جدیدی شروع بکار خواهد کرد. در هر صورت، فرد باید در مرحله ادغام با ایده، بازی کند تا زمانی که به چیزی با ارزش برای ساختن تبدیل شود.
نکات کلیدی: آیا روانگردانها من را خلاقتر میکنند؟
نوآوری زمانی اتفاق میافتد که ترکیبات جدیدی از عناصر قدیمی ایجاد کنید. اگر خلاقیت در مورد ایجاد پیوندهای جدید بین تجربیات گذشته، افکار، الهامات و احساسات در مغز شما باشد، داروهای روانگردان میتوانند کاتالیزور مفیدی در حمایت از فرآیند خلاقیت شما باشند.
ماهیت انعکاسی روانگردانها میتواند به بزرگنمایی چالشهای خلاقانه شما کمک کند و دریچههای ارتباطات عصبی را در قسمتهای مختلف مغز باز کند که در غیر این صورت به طور معمول به یکدیگر متصل نمیشدند.
با این حال، فرآیند خلاقانه بیش از استفاده از داروهای روانگردان وجود دارد. ما به عنوان انسان، ذاتاً برای فکر کردن خلاقانه و حل مشکل آمادهایم.
روانگردانها ابزار مفیدی برای دروننگری و تشویق تفکر خلاق واگرا هستند، اما نباید تنها ابزاری باشد که برای ساخت ماهیچههای خلاق به آن تکیه میشود. سادهسازی گردش کار، یافتن منابع الهام، آمادهسازی و مهمتر از همه، آزمایش کردن بیانتان تا حد زیادی به بهبود کار خلاقانهتان کمک میکند.
آیا این مقاله برای شما مفید بود؟
روی ستاره کلیک کنید
میانگین امتیاز ۴.۳ / ۵. میزان امتیاز ۳
اولین نفری باشید که به این مقاله امتیاز میدهد